به گزارش خبرنگار انجمن صنفی شرکت های صنعت آب وفاضلاب به نقل از ایلنا مصطفی فداییفرد در گفتوگو با این رسانه ، درباره وضعیت جهانی تغییر اقلیم و بحران آب اظهار داشت: بررسیهای دانشمندان پانل بیندولتی تغییر اقلیم سازمان ملل ( IPC)، نشان میدهد که خاورمیانه و شمال آفریقا در حال تبدیل شدن به منطقهای خشکتر و گرمتر هستند که بر افزایش بحران آب دامن خواهد زد. افزایش دما، کمبود بارندگی، تغییر نوع و الگوی بارشها، تشدید خشکسالیهای طولانی و وقوع سیلابهای ویرانگرتر در این منطقه شدت گرفته و تخمین زده شده تا سال 2050 میلادی 80 تا صدمیلیون نفر در معرض تنش شدید آبی قرار خواهند گرفت و منابع آب زیرزمینی با کاهش بیشتری مواجه خواهد شد. علاوه بر این میزان تولید محصولات کشاورزی به دلیل کمبود منابع آب، با کاهش چشمگیری مواجه خواهد شد. مطالعات نشان میدهد که تغییر اقلیم تا سال 2050 اثرات منفی روی عملکرد محصول زمینهای زراعی در خاورمیانه و شمال آفریقا بهجا خواهد گذاشت. این در حالی است که به دلیل رشد جمعیت، نیاز به محصولات کشاورزی افزایش خواهد یافت. متأسفانه پوشش گیاهی و جنگلها، که تا پیش از این همچون سدی در برابر سیلها عمل میکرند، در دهههای اخیر به طور گستردهای از بین رفته است. بنابراین خشکسالی از یک سو و افزایش وقوع سیل از سوی دیگر، چالش جدید کشورهای منطقه و در راس آنها، کشور ایران است.
چالشی جدی که بحرانها را جدیتر میکند
وی افزود: در ایران وضعیت از سایر کشورهای منطقه نیز بحرانیتر است. چرا که در اثر سوءمدیریت، کاهش بارندگیها، تداوم خشکسالی در سالهای اخیر و بهرهبرداری بیرویه از آبهای تجدیدپذیر سطحی و زیرزمینی، منجر به توسعه پدیده فرونشست و وقوع سیلابهای ویرانگر بیشتر شده و این شرایط به بزرگترین چالش زیستمحیطی کشورمان تبدیل شده است. چالشی جدی که میتواند در سالهای آتی بحرانهای جدیتر دیگری را در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی و منطقهای دامن بزند و متاسفانه در این شرایط، رشد افسارگسیخته کشاورزی ناپایدار نیز همچنان در ایران ادامه دارد.
ریزگردها و طوفان نمکی و چشمانداز محیط زیست ایران تا 10 سال دیگر
این پژوهشگر حوزه آب و محیطزیست تصریح کرد: تنها با مروری بر بحرانهای حال حاضر زیستمحیطی در کشور ایران کافی است تا دریابیم که اوضاع محیطزیست در منطقه بسیار وحشتناکتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. بروز پدیده ریزگردها و گرد و غبار که ناشی از رشد فزاینده بیابانها و افت کارایی سرزمین بیش از نیمی از کشورمان را تحتتأثیر قرار داده است. از سوی دیگر بروز طوفانهای نمکی در مناطق شمالغربی ایران به دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه نیز رو به رشد است و میرود تا در یک دهه آینده یکی از بزرگترین فجایع زیستمحیطی منطقه را رقم بزند. این فاجعه قابل مقایسه با نابودی دریاچه آرال و بروز طوفانهای نمکی در آن منطقه است که بیش از پنج میلیون نفر از مردم منطقه را در چند دهه گذشته تحتتأثیر انواع بیماریهای ریوی، آسم و سرطان قرار داه است. اگرچه در طی دو دهه اخیر بارها کارشناسان داخلی و خارجی و همچنین سازمانهای بینالمللی از جمله برنامه محیطزیست سازمان ملل نسبت به نابودی تالابها و کاهش شدید منابع آب زیرزمینی هشدار دادهاند اما واقعیت این است که در ایران برنامهای اصولی و مدون برای کاهش این مخاطرات اندیشیده نشده است.
رتبه اول نابودی منابع طبیعی هستیم
وی در ادامه به مقایسه جایگاه ایران جدید و قدیم در جهان پرداخت و گفت: ایران به لحاظ وسعت، قدمت، عظمت، تاریخ، جغرافیا، دسترسی به آبهای آزاد، منابع طبیعی، ثروتهای خدادادی، تنوع معادن، هوش و استعداد تحصیلی و نجابت و صبوری مردم، چهار فصل بودن، موقعیت بینظیر استراتژیک منطقهای، تنوع زیستی، و بسیاری موارد دیگر در دنیا بینظیر است. مقایسه ایران در دهه پنجاه و قبل از آن، نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه و حتی خاور دور و چه بسا در جهان، همواره نشان از بزرگی، برتری، شکوه، جلال و افتخار داشته است. ولی سوءمدیریت در حوزه آب و محیط زیست و همچنین در سایر حوزهها، چنان بلایی بر سر کشور آورده است که مقایسه ایران در سال 1400 با کشورهای کوچک منطقه (که پیش از این بسیار کم اهمیت بودهاند)، نشان میدهد که در بسیاری از زمینههای افتخارآمیز مانند بهرهبرداری بهینه از منابع طبیعی، توسعه پایدار منابع آب و کشاورزی، تولید انرژی تجدیدپذیر، حفظ گونههای نادر جانوری و گیاهی در خشکی و دریا، حفظ تالابها، جنگلها، دریاها، دریاچهها و در یک کلام، حفظ محیطزیست، در رتبههای آخر و در همه مفاهیم فلاکتبار مانند نابودی بخشی از آب تجدیدپذیر سالانه، آلودگی منابع آب و خاک، آلودگی هوا، نابودی آبخوانها، تشدید فرسایش خاک، افزایش سیلابها، افزایش فقر، فلاکت و نابرابری، افزایش خشونت، افزایش خسارات ناشی از خشکسالی و سیلاب و در یک کلام نابودی منابع طبیعی و کاهش سرمایههای اجتماعی، متاسفانه در رتبههای اول قرار گرفتهایم. این در حالی است که تاریخ نشان داده است که ایرانیان همواره از پیشگامان مدیریت پایدار منابع آب و خاک بودهاند.
هدررفت حدود 9 میلیارد متر مکعب آب در سال
فداییفرد با بیان اینکه توسعه نامتوازن از هر نظر و در هر کجا نامطلوب است، خاطرنشان کرد: توجه صِرف به جنبه اقتصادی طرحهای توسعه منابع آب و کشاورزی و بیتوجهی به جنبههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و محیط زیستی در چهار دهه گذشته منجر به توسعه نامتوازن شده و نابودی بیش از 30 درصد از آب تجدیدپذیر کشور و همچنین زوالِ مقادیر غیر قابل محاسبه از منابع خاک کشور را در پی داشته است. لازم به ذکر است که فقدان صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی باعث شده است که حدود 30 درصد از تولیدات کشاورزی به ضایعات تبدیل شود که در مجموع باعث هدررفت حدود 9 میلیارد متر مکعب آب در سال یعنی حدود 10 درصد از آب تجدید پذیر سالانه کشور میشود.
مقایسه بهرهوری آب در ایران و جهان
وی در مقایسه بهرهوری آب در ایران و جهان بیان داشت: شاخص جهانی برای تعیین میزان بهرهوری آب در کشاورزی، مقدار ماده خشک محصول کشاورزی تولید شده به ازای مصرف هر متر مکعب آب است. در سالهای اخیر، شاخص میانگین تولید ماده خشک به ازای مصرف یک مترمکعب آب در جهان 2.5 کیلوگرم و در کشورهای پیشرفته 3.5 کیلوگرم است ولی در ایران فقط حدود 900 گرم است. بر اساس پژوهشهای انجام شده، میزان بهرهوری آب در کشور ما در دهه اخیر بطور متوسط برابر 3 دلار از تولید ناخالص ملی به ازای مصرف یک متر مکعب آب مصرفی گزارش شده است که در مقایسه با متوسط بهرهوری در سطح جهان یعنی حدود 14 دلار تولید ناخالص ملی به ازای مصرف یک متر مکعب آب مصرفی، در سطحی بسیار پایین و اَسفباری قرار دارد. کشورهای پیشرفته و توسعهیافته، به ازای هر متر مکعب آب مصرفی، حدودا ۳۹ دلار (تولید ناخالص داخلی) بدست میآورند.
فلسطین از ورشکستگی آبی به کجا رسید؟
این پژوهشگر حوزه آب در ادامه با اشاره به وضعیت مدیریت منابع آب در دیگر کشورها گفت: به طور مثال فلسطین اشغالی در نواری خشک و در یک پهنه جغرافیای کوچک قرار دارد و با حجم وسیعی از جمعیت مهاجر روبهروست و از توزیع بارندگی نامتوازنی نیز برخوردار است و حدود نیمی از وسعت سرزمینهای اشغالی را بیابان تشکیل میدهد. تمامی این موارد، بحران آب را عملاً همزاد این سرزمین کرده بود. شرایط منابع و مصارف آب در ابتدا بگونهای بود که حتی تا مرز ورشکستگی آبی هم رفت و خطر زوال و تباهی کمیت و کیفیت منابع آبی را بهطور برگشتناپذیری تجربه کرده است. کمبود شدید آب در سرزمینهای اشغالی موجب شد تا با تغییر استراتژی مدیریت آب خود، ضمن توسعه کشاورزی بر مشکلات آبی نیز فائق آید. در همین راستا، اقداماتی برای افزایش عرضه آب و کاهش تقاضا انجام پذیرفت، این ستاد "بین وزارتخانهای" در سال 2007 تأسیس شد که این آژانس قدرتمند، وظایف مدیریت آب را برعهده داشته و دارد. قبل از تأسیس این ستاد در رژیم صهیونیستی وزارتخانههای متعددی در جنبههای مختلف آب مسئولیت داشتند که هرکدام منافع لابیهای خودشان را دنبال میکردند. پیش از این در این سرزمین سیاستهای آبی زیادی وجود داشته است که بیشتر جناحی بوده است بعد از آنکه ستاد عالی آب تأسیس شد، مسئولیت آب در سرزمینهای اشغالی به عهده یک متولی گذاشته شد. بعد از آن طرحهای موفقی هم به اجرا درآمد. برای مثال در مورد مدیریت شبکههای آب، بجای آنکه شهرداریها مسئول نگهداری شبکههای لولههای آب شهر باشند، تعاونیهای محلی شکل گرفت. درنتیجه پول جمعآوریشده نیز در زیرساختهای آبی سرمایهگذاری شد.
وی افزود: دولت با وضع مالیات سنگین بر استفاده مازاد آب در بخش خانگی، اعمال جریمه خانوارها برای پُر کردن استخرها، آبیاری باغچهها و سایر هدر رفت آب مانند لولههای دارای نشتی، مصرف آب را کنترل کند. شستن خودرو با استفاده از آب شهری و شلنگ غیرقانونی بوده و جرم محسوب میشد و فقط معدود افراد ثروتمند قادر به پرداخت هزینههای سنگین نگهداری از فضای سبز خود بودند. رژیم صهیونیستی برای هشدار در مورد خطر بحران آب، کمپین « اسرائیل در حال خشک شدن است» را به راه انداخته بود.
فداییفرد گفت: از سال 2008، قانون جدیدی تصویب شد که کل سیستم آبی باید درآمد مالیاتی مشخص و الزامآوری را داشته باشد. این به این معناست که کل هزینهها الزاماً توسط مشتریان پوشش داده میشوند. این قانون تصریح میکند که دولت باید از محل فروش آب هر سال، بر مبنای برنامهها درآمدی مشخص داشته باشد. رژیم صهیونیستی معتقدند که با سیاستهای بازار آزاد به زودی همه متوجه این مسئله میشوند که هزینه آب برای کشور چقدر زیاد است. در این سرزمین یک سال پس از آزادسازی قیمت آب، مصرفکنندگان با افزایش 40درصدی قیمت آب مواجه شدند. گرچه مردم از این وضعیت به شدت ناراحت بودند، اما مصرف آب خانگی، به سرعت 15درصد کاهش پیدا کردند. کشاورزان، نیز در اسرع وقت، روشهای آبرسانی کارآمد و بهرهورانه را به کار گرفتند. در مدتی بسیار کوتاه، مصرفکنندگانی که از افزایش قیمت آگاه شدند، روشهایی برای کاهش مصرف آب پبدا کرده و مصرف آب تقریباً به نصف رسید و از این جهت، مشخص شد که قیمت میتواند موثرترین انگیزه برای کاهش مصرف آب باشد.
وی بیان داشت: اکنون فلسطین تنها کشوری است که بر آب شرب، قیمت واقعی آن را قرار داده و اثبات کرده که این امکان وجود دارد که از طریق افزایش بها، راهکارهای سریع برای کاهش مصرف ابداع شود. وقوع خشکسالی شدید در جهان و به خصوص در غرب آمریکا و کالیفرنیا، باعث شد که انقلابی بزرگ در بخش آب سرزمینهای اشغالی روی دهد. تلاشی جدی در زمینه شیرین کردن آب دریا و تصفیه آب فاضلاب و بازگرداندن آن به چرخه در سطح کلان صورت گرفت که منجر به تأمین آب کافی، حتی در طول دورههای خشکسالیهای شدید شد. رژیم صهیونیستی با استفاده از فناوریها شیرینسازی آب دریا و توسعه تصفیهخانههای پیشرفته فاضلاب، توانسته است بحران آب در کشور را مدیریت کند. موسسه شیرینسازی آب در فلسطین در طی چهار دهه، 400 تأسیسات آبشیرینکن در 40 کشور (از جمله ایالاتمتحده، شیلی، چین، هند و اردن) ایجاد کرده است که روزانه 3 میلیون متر مکعب آب آشامیدنی را در سراسر جهان تأمین میکنند. در حال حاضر بیش از 50 درصد آب موردنیاز بخشهای خانگی، صنعت و کشاورزی رژیم صهیونیستی بهصورت مصنوعی تولید میشود.
این پژوهشگر حوزه آب ادامه داد: همزمان با تولید آب از منابع غیرمتعارف مانند شیرین کردن آب دریا، بازیافت و استفاده از آب در کشاورزی نیز یکی از فعالیتهای عمده این رژیم در حوزه تأمین آب است. رژیم صهیونیستی با استفاده از مراکز تصفیه فاضلاب پیشرفته خود، آب را برای استفاده در کشاورزی تصفیه میکنند. بسیاری از فناوریهای نوین آب در انحصار رژیم صهیونیستی است. برخی از این فناوریها و پیشرفتها مانند تصفیه و بازیابی آب، آبیاری قطرهای، فنآوریهای مدیریت آب و ... تجارب رژیم صهونیستی در حل بحران آب، منجر به خلق راهکارهایی در حل مسائل عرضهی آب، مقابله با نشت آب، بهرهوری و بازیافت هرزآبها، شیرینسازی آب دریا، سیاستهای قیمتگذاری و آموزش درباره آب و کلیت مدیریت بحران آب شده است. آنها توسعه خود در این زمینه را انقلاب آبی نام نهادهاند انقلابی که البته قابل تقلیل به سطح فناوری نیست بلکه در تفکر، سیاست و فرهنگ اسراییلیها خود را بروز داده است.
به گفته وی؛ در سراسر سرزمین اشغالی، دستشوییها و دوشهای حمامِ کممصرف نصب شد و مقامات مسئول آب، تأسیسات پیشرفتهای را برای بازیافت فاضلاب کار گذاشتند که قادر به جذب دوباره حدود 90 درصد از آب فاضلاب و استفاده از آن در آبیاری بوده و رتبه نخست جهان در این زمینه را از آن خود کردهاند. فلسطین اشغالی در این زمینه 10 برابر کشورهای دیگر جهان آب را بازیافت میکند. اکنون پس از نیم قرن تلاش، فلسطین اشغالی به یکی از قطبهای جهانی در حوزهی آب با صادرات فناوریهای مربوط به آن، مبدل شده است. با استفاده از روش آبیاری قطرهای که رژیم صهیونیستی آن را اختراع خود معرفی میکند، نسبت به روشهای قدیمی آبیاری، حدود ۴۰ درصد در مصرف آب صرفهجویی میشود. در این روش، آنچه که بیش از هرچیزی دارای اهمیت است این که با همان حجم از آب، تولیدات کشاورزی را بیشتر و پربارتر کردهاند.
فداییفرد گفت: از دیگر مزایای بزرگ در عدم استفاده از آبیاری به روش غرقابی، حفظ منابع آب زیرزمینی و خاک از آلودگی است. در بسیاری از کشورهای جهان از جمله امریکا و ایران، کشاورزان، محصولات خود را با استفاده از انواع کودهای شیمیایی، حاصلخیزتر میکنند و سپس زمینهای خود را به روش غرقابی آبیاری میکنند. سپس فسفر، نیتروژن موجود در کودها با آبی که اکنون در زمین رها شده، ترکیب میشود و به منابع آب شیرین مانند دریاچهها و آبخوان وارد میشوند. این امر، رشد جلبکها در دریاچهها و رودخانهها را تسریع میکند و در عوض، موجب مرگ آبزیان و گیاهان میشود و حتی منابع آب را سمی و غیرقابل استفاده میکند. صهونیستها همچنین با استفاده از انواع روشهای اصلاح بذر، دست به تولید دانههایی زدند که آب کمتری مصرف میکنند و منجر به تولید غذای بیشتری میشوند.
وی بیان داشت: در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی که آب یکی از علل جنگهای رژیمصهیونیستی با همسایگان عربش بود، پیشبینی صادرات آب از سوی رژیم صهیونیستی تا حدود زیادی غیرممکن به نظر میرسید. تکنولوژیهای شیرین سازی آب و آبیاری قطرهای به همراه بازیابی آب و سیاستهای حفظ منابع آبی، عرضه آب در سرزمین اشغالی را افزایش داده و بهطور شگفتآوری کمبود را تبدیل به مازاد کرده است. این پیشرفت به حدی بوده است که کارشناسان رژیم صهیونیستی اکنون مسئله آب را محوری تاثیرگذار برای پیشبرد صلح با کشورهای جهان و به خصوص همسایهها تلقی میکنند.
این کارشناس حوزه آب تاکید کرد: از اواخر دهه 1960 میلادی، منازعه آشکار بر سر آب بین رژیم صهیونیستی و کشورهای عرب، متوقف شده و امروزه تکنولوژی و فنآوریهای نوین، تمام این مسائل را تغییر داده است. رژیم صهیونیستی در معاهده صلحی که در با اردن امضا شد، متعهد به انتقال سالانه 50 میلیون متر مکعب آب به اردن از شاخههای فرعی دریای جلیله شد. زمانی که مشخص شد مدیریت آب سرزمین اشغالی از حد انتظارات فراتر رفته است، این مقدار افزایش نیز یافته است. اکنون، توانایی رژیم صهیونیستی برای تولید تمام آب مورد نیاز چه برای مصرف شهری و صنعتی و چه کشاورزی، شیوه زندگی مردمش را تغییر داده و حتی میتواند صلح با دشمنانش را بیش از پیش نزدیکتر کند. تنها چند سال پیش، رژیم صهیونیستی در اعماق بدترین خشکسالی قرن قرار داشت و منابع آبی آن رو به اتمام بودند اما اکنون مازاد آب دارد.
وی ادامه داد: از آن زمان، شیرینسازی آب به همراه آبیاری قطرهای، بازیابی آب و سیاستهای حفظ منابع آبی، عرضه آب در سرزمین اشغالی را افزایش داده و بهطور شگفتآوری کمبود آب را تبدیل به مازاد کرده است. در واقع فلسطین تنها سرزمینی است که در آن به واسطه فراوانی آب برای کشاورزی، بیابانزُدایی در حال کاهش است. در حال حاضر کسی در این سرزمین از کمبود آب رنج نمیبرد.
وضعیت مدیریت منابع آب در عربستانسعودی
فداییفرد در ادامه به بررسی وضعیت مدیریت منابع آب در عربستانسعودی پرداخت و گفت: در یک سوی دیگر خاورمیانه، کشور عربستانسعودی که خشکترین منطقه خاورمیانه است و در حالت عادی مشکلات آبی این شبه جزیره بسیار بیشتر از سایر کشورهای منطقه از جمله ایران و حتی عراق و سوریه است، با مدیریت صحیح و اصولی توانسته است کشور خود را از بحران منابع آب دور نگه دارد. عربستان اقتصاد شکوفایی دارد و دارای قدرتمندترین اقتصاد منطقه است و از عامل اقتصادی خود در راستای تامین آب استفاده کرده است. عربستان در راستای حل مشکلات آبی خود به بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین صنعت آب شرینکن در سواحل خود اقدام کرده است.
وی افزود: بخشی از انرژی مورد نیاز این آبشیرینکنها از طریق انرژی خورشیدی تامین میشود که کمترین تبعات محیط زیستی را در پی دارد و برنامهریزی کرده است که در آینده از نیروگاههای هستهای نیز برای تامین انرژی این آبشیرینکنها استفاده کند و آب دریا را در مقیاس بالاتری شیرینسازی کرده و مورد بهرهبرداری قرار دهد. عربستانسعودی در حال حاضر بیش از 60 درصد از آب مورد نیاز خود را از آبشرینکنها تامین میکند و بنا دارد همه آب مورد نیاز خود را از آبشیرینکنها تامین کند و حتی کشاورزی خود را بیش از وضع موجود گسترش بدهد. عربستان سعودی در سه دهه اخیر توسعه عظیمی در بخش کشاورزی خود ایجاد کرده است و مناطق بزرگی از بیابانهای این کشور به زمینهای کشاورزی تبدیل شدهاند و ضمن تامین نیازهای داخلی خود، به صادرات محصولات کشاورزی نیز رو آورده است. بررسی اخبار در این خصوص حاکی از آن است که عربستان سعودی در حال ورود به صنعت نوینِ کشاورزی عمودی نیز است.
این پژوهشگر حوزه آب توضیح داد: کشاورزی عمودی یک فرآیندی است که در آن محصولات به جای اینکه به صورت افقی در ردیفهای سنتی در مزارع پخش شوند، در لایههای عمودی روی هم قرار میگیرند. این رویکرد به فضای بسیار کمتری نیاز دارد و منجر به بازده محصول بالاتر در هر متر مربع زمینِ مورد استفاده میشود. مزارع عمودی عمدتا در داخل ساختمانهایی مانند انبار قرار دارند، جایی که شرایط محیطی مورد نیاز برای رشد گیاهان به پتانسیل کامل خود را میتوان به دقت کنترل کرد. این گونه کشت بیشتر شامل کشاورزی در محیط کنترل شده است که هدف آن بهینهسازی رشد گیاهان و فنون کشاورزی بدون خاک، مانند هیدروپونیک، آکواپونیک و ایروپونیک است. در عربستانسعودی، مرکز ملی تحقیق و توسعه کشاورزی پایدار این کشور با نام "استدامه" در نظر دارد با پیشگامان جهانی در این زمینه مشارکتهایی را انجام دهد و امکانات کشاورزی عمودی را برای بومیسازی این تکنیک مدرن کشاورزی فراهم کند. این اتفاقات در عربستان که یکی از کمبارشترین کشورهای جهان است، بسیار تحسین برانگیز و موفقیتی بینظیر محسوب میشود.
اروپا هم از تغییر اقلیم بینصیب نیست اما...
وی همچنین به وضعیت اروپا اشاره و اظهار داشت: کشورهای اروپایی نیز همانند سایر مناطق جهان از تبعات تغییر اقلیم بینصیب نماندهاند ولی با مدیریت صحیح و اصولی منابع آب و خاک، آثار و تبعات بحران آب را به حداقل ممکن رساندهاند. بنابراین کشورهای اروپایی در سالهای اخیر در پی کاهش گازهای گلخانهای برای مقابله با تغییر اقلیم هستند. بر اساس آخرین گزارش شبکه بینالمللی اقدامات اقلیم(CAN)، کشورهای سوئد، پرتقال، فرانسه، هلند، لوگزامبورگ، دانمارک و آلمان، با اتخاذ سیاستهای بسیار بلند پروازانه، از پیشرفتهای بسیار چشمگیری برای مقابله با تغییر اقلیم برخوردار شدهاند.
طی 20 سال بیش از 30 درصد از آب تجدیدپذیر کشور را نابود کردیم
فداییفرد در ارزیابی اوضاع آبی ایران گفت: بر اساس آمار و اطلاعات منتشر شده و مستند، بیش از 30 درصد از آب تجدیدپذیر کشور در طی دو دهه اخیر نابود شده و از بین رفته است، بخش بزرگی از آب تجدیدپذیر باقیمانده آلوده شده است، فرسایش و آلودگی خاک از کنترل خارج شده است، تجاوز به حریم و بستر رودخانهها، سیلابدشتها، جنگلها، تالابها، مسیلها، آبخوانها، دریاها، کوهها و معادن تشدید شده است، آلودگی هوا و سونامی سرطان بیداد میکند، تلفات خشکسالی، سیلاب، برف و یخبندان غیر قابل کنترل شده است، با توسعه کشاورزی بیرویه و نابخردانه نه تنها به خودکفایی محصولات کشاورزی نرسیدهایم بلکه به دلیل افزایش گرانی، تورم، فقر و فلاکت، امنیت غذایی نیز به خطر افتاده و چندین دهک از مردم قادر به تامین نیازهای اولیه خود و خانواده نیستند.
چرا از راهِ خروج از بحران نمیرویم؟
وی با اشاره به راهکارهای خروج از بحران آب گفت: راهکارهای خروج از بحران آب که در دنیا مورد استفاده قرار گرفته است، بسیار متنوع است. اجرای طرحهای آبخوانداری برای جلوگیری از توسعه پدیده فرونشست، فرهنگسازی و آموزش برای مصرف و تغییر سبک زندگی، ابداع فناوریهای جدید صرفهجویی آب، توسعه شبکههای جمع آوری فاضلاب و توسعه تصفیهخانهها به منظور کاهش آلودگی آب و خاک، افزایش راندمان و بهبود در شیوههای آبیاری و کشاورزی، توسعه بازار آب برای اعمال قیمت واقعی آب، تولید نیروگاههای آب شیرینکن با مصرف انرژیهای تجدیدپذیر، حفظ و توسعه پوشش گیاهی، وضع قوانین مناسب در حوزه آب و محیط زیست، بهبود زیرساختهای توزیع آب برای جلوگیری از هدررفت آب و نهایتا مدیریت رشد جمعیت و بهبود توزیع پراکندگی جمعیت از آن جملهاند که بطور حتم برای ایران نیز قابل استفاده هستند. ولی مشکل اصلی در عدم بکارگیری این راهکارها در ایران، نبود منابع پولی و اعتباری لازم است. این در حالی است که ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان محسوب میشود ولی به دلیل اجرای سیاستهای کلان نامناسب و تقابل با جهان، تحت شدیدترین تحریمهای بینالمللی قرار گرفتهایم که منجر به توسعه دو پدیده فزاینده بحران آب یعنی فقر و بیکاری شده است. بنابراین به منظور فراهم شدن امکان مدیریت بحران آب و سیلاب در کشور، لازم است موانع موجود برای رفع تحریمها به سرعت برطرف شود. بدیهی است گذشت هر چه بیشتر زمان، نیازمند امتیازدهی بیشتر برای دستیابی به توافق بینالمللی و رفع تحریمهاست.
وضع آب ایران در مرحله هشدار است
این تحلیلگر مسائل آب گفت: بیش از دو دهه است که هشدارهای کارشناسان و سازمانهای داخلی و بینالمللی در خصوص بحران آب، کاهش غیر قابل جبران افت سطح آب زیرزمینی، فرونشست زمین، به خطر افتادن امنیت غذایی، افت شدید کیفیت آب و خاک، تشدید فرسایش و آلودگی خاک و توسعه فقر و فلاکت مورد بیتوجهی قرار گرفت و باعث وخامت اوضاع اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، محیط زیستی، سیاسی و حتی امنیتی کشور شده است. تداوم این وضعیت میتواند منجر به کاهش سرمایههای اجتماعی و از دست رفتن هر چه بیشتر پشتوانههای مردمی برای نظام شود که هشداری بسیار جدیتر است که امیدواریم این بار مورد توجه قرار گیرد. ایران کشور ثروتمندی است و مردم ایران مستحق رفاه، آسایش، آرامش و امنیت بیشتری هستند.
انتهای پیام/